بسمه تعالی
نام مبارک و عظیم (علی) که ذکرش مقرون به صواب و اجر الهی است وقتی آورده میشود ناخودآگاه رخدادهای فراوان تلخ و شیرین تاریخ زندگی سراسر درس و پندش به ذهن متبادر می شود و همچون یک سریال عبرت آموز در روح و جان خاشعان و خاضعان درگاه ربوبی به نمایش گذاشته می شود( سیذکر من یخشی) چیزی که کوردلان شقی از آن بهره ای جز آتش نمی برند(و یتجنبها الاشقی الذی یصلی النار الکبری).بنابر این سخن گفتن پیرامون شخصیت ملکوتی و عرشی اینچنین انسان کاملی فوق العاده سخت است اما از باب (آب دریا را اگر نتوان کشید هم به قدر تشنگی باید چشید) نکاتی خاطرنشان می گردد.
چنانچه بخواهیم به اذن الهی بهره و توشه ای به برکت این ایام سراسر نور ، رحمت و برکت برای خود و همه عزیزانمان فراهم آوریم بهترین کار تتبع و تعمق در زندگی کسانی است که خداوند آنها را سر مشق و اسوه مطلق و همه جانبه ما قرار داده است تا بتوانیم در افت و خیزهای زندگی و در هجوم حوادث روزگار( و اذا التبست علیکم الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن) با دیدن نشانه ها و علامتها ( از جمله قرآنهای ناطق )مسیر پیمودن کمال مرضی الهی را گم نکنیم( فمن شاء اتخذ الی ربه مآبا) بویژه که این افراد ار نطر امکانات مادی همانند خود ما هستند و امکان مادی فوق العاده ای خداوند به آنها نداده است( انا بشر مثلکم ). البته این افراد برای همه مدعیان ایمان و اسلام الگو قرار نمی گیرند، فقط کسانی می توانند بهره مثبت ببرند که سه ویژگی رجاء به درگاه الهی،ایمان به حسابرسی عالم آخرت و دائم التذکر به حضور درمحضر حق تعالی باشند(و لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یرجو الله ، و الیوم الآخر و ذکرالله کثیرا)
وقتی در زندگی اقیانوس گونه مولی الموحدین علی بن ابی طالب(ع) تتبع و تفکر می کنیم می بینیم آحاد مردم: نوجوان و پیر، پدر و فرزند ، ثروتمند و فقیر ، والی و رعیت ، نظامی و سیاسی، قاضی و شاکی و متشاکی، بدهکار و طلبکار عابد و زاهد و عارف ، معلم و متعلم ، خریدار و فروشنده و هر کس از هر صنفی که بخواهد به سعادت و کمال حقیقی خود برسد می تواند از زندگی این واسطه بین خالق و مخلوق و اسباب اتصال بین عرش و فرش( السبب المتصل بین الارض و السماء) سرمشق و الگو بگیرد تا در تلاطم حوادث روزگار بتواند کشتی زندگی خود را به ساحل نجات و سعادت هدایت کند.
وقتی سیاستمدار فتن و زیرک که خمیر مایه سیاستش دیانت است در زندگی علی(ع) غور و ژرف نگری عبرت آموز دارد می تواند درک صحیحی از اوضاع و شرایط محیط خود و اطرافش و روابط بین الملل و معادلات بین آنها پیدا کند و بر آن اساس مشی زندگی خود را استوار سازد تا در توطئه های رنگارنگ ( ودوا لو تکفرون) اردوگاه طواغیت کفر و شرک بر متر و شاقولها و معیارهای ماتریالیستی انسان منقطع از وحی (اومانیست) تکیه نکند و بر ریسمان پوسیده ماده گرایان به زمین چسبیده بریده از آسمان به چاه غوایت آنها فرو نرود و دیگران را هم با پیروی کورکورانه (از ائمه نار=پیشوایان آتش)به بیراهه های گمراهی نکشاند.
مردم فهیم ولوی در سایه تبعیت از سیره نجات بخش علوی ماهیت جنگ تمام عیار و دائمی حق و باطل اردوگاه کفر و شرک و استکبار و اذناب داخلی آنها را در جوامع اسلامی بخوبی درک می کنند و تحت تأثیر القائات و جنگ روانی آنها تنگه های حساس دفاع و مقاومت را خالی نمی کنند.آنها با عبرت گرفتن از عرصه های مختلف زندگی مولای متقیان شگردهای متنوع دشمن را در هر یک از میادین جنگ نظامی ، فرهنگی ، اقتصادی و تلفیقی را خوب درک می کنند و سعادت جاودانه شان در دنیای ابتلائات دائمی لا یتغیر که سنت الهی است ( و لن تجد لسنه الله تبدیلا) را به ثمن بخس سرابگونه نمی فروشند و شرنگ تلخ یأس را جرعه جرعه در کام سردمداران کفر و شرک و ستون پنجم آنها و فریب خوردگان مزدور و قلم بمزدهای آنها می ریزند و مستحضر به این حقیقتها هستند مادامی که از ولایت الهی پیروی مطلق داشته باشند اولا هر روز می شود مصداق روز یأس دشمن ( الیوم یأس الذین کفروا عن دینکم) و ثانیا یقین دارند که دشمنی آنها به مسلمانان متقی زیانی وارد نمی کند( ان تصبروا و تتقوا لایضرکم کیدهم شیئا)و ثالثا در سایه مقاومت علوی به منزلتی می رسند که ملائکه الهی بر آنها فرود می آیند و آنها را به مرتبتی بشارت می دهند که مقام اولیاء الله است(ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لا تخافوا و لا تحزنوا و ابشرو بالجنه التی کنتم توعدون-الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون)،(الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون).
عابد متأسی به عرفان علی (ع) دیگر عبادتش حجاب اکبر او نخواهد شد و نماز و تعبدش او را دچار عجب و نخوت ، غرور و خودبرتر بینی نخواهد کرد و مصداق تعبیر قرآنی ( و لکن قست قلوبهم و زین لهم الشیطان ما کانوا یعملون) نخواهد گردید .وی به برکت اقتدای عملی به سیره علی(ع) و مجاهدت نفسانی خواهد توانست در مسیر کمال عبادت از عبادت بردگان به عبادت تجار و سپس به سمت عبادت احرار حرکت کند و چشم به افقی داشته باشد که در آن دایره صبر بر عذاب الهی برایش ممکن باشد اما صبر بر فراغ معبودش ناممکن گردد( الهی صبرت علی حر نارک و کیف اصبر علی فراغک).
اقتداء کننده به علی(ع) وی را الگو در مصرف و استعمال انعام الهی قرار می دهد و معنی بخورید و بیآشامید ولی اسراف نکنید را خوب باور دارد( کلوا و اشربوا و لا تسرفوا) و وقتی زراره اش امام راحل (ره) در عصر ما برای وضو گرفتن چند مرتبه شیر آب را باز و بسته می کرد خوب می فهمد که این عمل ریشه در امر و نهی الهی دارد.
شیعه علی(ع) توجه به حلیت مالش را دارد و معنی (فلینظر الی طعامه) در مورد مؤمنین را باور دارد؛ در کسب درآمد، در پرداخت حقوق مترتب بر آن(خمس، زکات، مالیات حکومت اسلامی که بهای خدمات دولت اسلامی است) به اثر مثبت و منفی انفاق ایمان دارد و امر الهی انفاق را راه درمان بخشی از آسیبهای اقتصادی می داند و یقین دارد که امتناع از انفاق چه سرنوشت شومی را برای مانعین آن رقم خواهد زد( الذین یکنزون الذهب و الفضه و لا ینفقونها فی سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم ......... = کسانی که طلا و نقره را ذخیره می کنند و در راه خدا انفاق نمی کنند آنها را به عذابی دردناک بشارت ده و ........).
به هر حال شیعه واقعی علی(ع) قاسطین و ناکثین و مارقین زمان خود را خوب می شناسد و خوب می بیند که چه گونه این به زمین خوردگان از مرکب تعبد الهی در هوای ارضای تمتعات اشباع ناپذیر خود و تشکیل امپراطوری ثروت و قدرت طلحه گونه و زبیر صفت ریزش نمودند و هیچ تفاوتی با طلحه و زبیر دوران علی (ع)ندارند که همسو با آل ابی سفیان شمشیر غوایت را بر علیه وصی رسول الله بر کشیدند و زمینه ساز فتنه هایی همچون نهروان گردیدند که در نهایت ثمره تلخ این شجره ملعونه اعوجاج در صف مسلمین و محروم ساختن بندگان خدا از وجود کامل مجری و مجرای عدالت گردید اعوجاج و گمراهی که در طول تاریخ بشریت همواره قربانیها گرفته و می گیرد و خواهد گرفت.
به هر حال با ابتهال و تضرع از ذات رئوف الهی مسئلت داریم که به همه شیفتگان خاندان عصمت و طهارت توفیق عطاء فرماید که بتوانند در فکر و عمل به سیره و سنت انیاء عظام و ائمه معصومین (علیهم السلام) خاصه حضرت امیر( علیه السلام) اقتداء نمایند و در صفی واحد و مرصوص و در رکاب ولی عصر حجه بن الحسن العسکری( روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء) مسیر کمال مرضی الهی را با پیروزی در همه آزمایشات الهی بپیمایند . انشاءالله.
والسلام علی من اتبع الهدی.
ملتمس دعا رضا محمدیان 13 رجب 1429 مطابق با 26/4/87
بسم الله الرحمن الرحیم
و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا
ذات رئوف الهی بشر را آفرید و مسیر کمالش را تعبد و بندگی قرار داد(و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون)و مصادیق عبادت را متعدد قرار داد،اما همه آنها یک نشانه و علامت دارد و آن خالصاً لوجه الله بودن آن است که هر کسی خود از همه بهتر می داند که کاری را که انجام می دهد برای کیست؟ و برای چییست؟(الانسان علی نفسه بصیره و لو القی معاذیره).خداوند به بیانهای مختلف گفته است که هر کس در مسیر او حرکت کند راهش را به او می نمایاند و یاری اش می کند و بر گروه های ناحق پیروزش می گرداند و برای اطمینان قلب ما مصادیق یاریش را در قالب داستانهای گوناگون ذکر کرده و می خواهد به بشر بفهماند و بنمایاند که این نصرت اهل حق یک قانون لا یتغیر است یعنی هر کجا عمل خالصانه باشد حتماً نصرت قرین آن است و هر کجا ناخالصی باشد بالآخره رفتنی و نابود شدنی است.
مصداق دیگری در زمان کنونی که تنبه و پندی برای خردمندان و عبرتی برای ناخالص ها و کانونهای قدرت و ثروت است،رفتار هوشمندانه،عزت آفرین و شجاعانه دکتر احمدی نزاد ریاست محترم جمهور در دانشگاه کلمبیا و سازمان ملل متحد بود. وقتی کار برای خدا باشد خدا هم اینگونه نصرت و یاری می کند اهل بصیرت همگی دیدند که چگونه ایشان در آستانه سفر و حین سفر مورد حمله تبلیغاتی داخل و خارج قرار گرفت . در داخل ورشکسته های سیاسی با حیله های رنگارنگ سعی در ایجاد تشکیک در تأثیرگذاری مثبت سفر رئیس جمهور شدند. حتی به لباس پوشیدنش پیله کردند و در خارج هم علاوه بر جو روانی عمومی که ایجاد کرده بودند یک برنامه شیطانی دیگر را نیز طراحی و توسط رئیس دانشگاه کلمبیا به اجرا در آوردند تا شاید وضع روحی روانی دکتر احمدی نزاد را دگرگون کنند اما جلوه ای از نصرت و هدایت الهی و مصداق دیگری از نمود عینی( و الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا)در آرامش روحی و روانی و رفتار خردمندانه احمدی نزاد به منصه ظهور درآمد و بار دیگر حق تعالی به همه بشریت اعلام کرد که اگر در مسیر حق حرکت کنید و بر حق خود صبر و استقامت داشته باشید،در همه حال مستحضر به یاری حق باشید . خداوند مهربان که وعده اش حق است و خلف وعده نمی کند اینبار نیز قلب احمدی نزاد را همچون قلب مادر موسی محکم نمود (و اصبح فؤاد ام موسی فارغاً ان کادت لتبدی به لو لا ان ربطنا علی قلبها لتکون من المؤمنین)تا به ما بفهماند که او حق است و ما نباید متأثر از القائات شیاطین جن و انس از راه حق باز بمانیم.
الله(جل جلاله) فرموده:کسانیکه گفتند پروردگار ما الله است و بر این ایمان راسخ ماندند و استقامت ورزیدند هیچ خوف و حزن و اندوهی نداشته باشند زیرا فرشته های الهی بر آنها فرود می آیند و آنها را بشارت می دهند به بهشتهایی که وعده داده شده بودند( الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لا تخافوا و لا تحزنوا و ابشروا بالجنه التی کنتم توعدون)
پس عزیزان بهوش باشیم که فقط الله را بپرستیم و با استعانت از ذاتش از پرستش نفس،رئیس،مرئوس، کیف ،کفش،کلاه،زن،فرزند،پول،باند،حزب و هر آنچه غیر خدا است ،بپرهیزیم و بدانیم همه این زرق و برقها فانی است(کل من علیها فان) و آن چیزی ماندنی است که صبغه الهی پیدا کند(و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام) . ممکن است در این دنیای وانفسا از طرف فلان ریاست طلب و بهمان کانون قدرت نه تنها مورد بی مهری قرار گیری که حتی سایه ات را روی زمین تحمل نکنند و چه بسا که در تنگناهای متعدد قرارت دهند و تو را بخواهند قربانی تمتعات دنیوی شان نمایند،اما بدان آنچه در نهایت ماندنی است حق است و(احدی الحسنیین ) از آن تواست زیرا ذات رئوف حق خود را در یاری کردن مؤمنین مدیون کرده است(کان نصر المؤمنین حقاً علینا)و تعجب نکنید زیرا وعده الهی حق است.
نکته عبرت آموز دیگر اینکه مجموعه هایی که خود به دلیل تفرعن و خودخواهی های نفسانی و نیز هوسرانی های جاهلی در (یوم تبلی السرائر)انقلاب ماهیتشان برای مردم روشن و برملا شد و حنایشان بی رنگ گردید و به صف ورشکستگان سیاسی پیوستندو مردم در نیت و صداقتشان به دلیل دم بیرون زده از لای قبای تزویرشان به شک افتاده اند؛همچنان بر طبل رسوائی خود و وابستگانشان می زنندو حقیت (خوبی ،برکت و سر فرازی سفر رئس جمهور برای اسلام و ایران) را انکار می نمایند.در جایی می گویند چرا رئیس جمهور بعد از اهانت رئیس دانشگاه کلمبیا جلسه را ترک نکرد؟ و در جایی می گویند که سفر رئیس جمهور هیچگونه دست آوردمثبتی نداشته.آنچه درخصوص این مجموعه ها در همان مواجهه نخست به ذهن متبادر می شود این است که چون به بیماری(فی قلوبهم مرض) مبتلا شدند به(صم بکم عمی )تغییر ماهیت داده و امیدی به اصلاحشان نیست و که آن کس که نداند و نداند که نداند در جهل مرکب ابد الدهر بماند.
در پایان ضمن آرزوی سلامتی برای وجود مقدس و نازنین ابا صالح المهدی امام زمان (روحی و روح العالمین لتراب مقدمه الفداء )و قبولی طاعات همه بندگان خدا در ضیافت عظمای رمضان المبارک از خداوند با ابتهال می خواهم که:(الهی لاتزغ قلوبنا بعد اذ هدیتنا و هب لنا من لدنک رحمه انک انت الوهاب) آمین یا رب العالمین.
3-نکته دیگر شخصیت فکری و عملی حضرت فاطمه(س)ولوی بودن و ایستادگی در دفاع از امام زمان خود بود بطوری که در مسجد حاضر شد و در برابر همه غاصبین حکومت و گمراهان فریب خورده اینگونه لب به سخن گشودکه: علی بن ابی طالب(ع) قبل از اینکه شوهر من باشد امام من و وصی رسول خدا(ص)است.فلذا می بینیم که مورد خشم وکینه غاصبین خلافت قرار می گیرد وکار به آنجا می رسد که یکی از شقی ترین عملان حکام غاصب به نام قنفذ(لعنه الله علیه)درب خانه حضرتش را آتش زد و با لگد طغیانش بهانه خلقت پیامبر (که خود بهانه خلقت عالم بود) را در لای در و دیوار قرار داد و آتشی را به سینه شیعیان زد که تا قیام قیامت پیوسته ادامه داردتا اینکه انشاء الله این سوز و گداز ریشه همه تباهی ها را بسوزاند و امانت حاکمیت کلمه الله به دست فرزندش ابا صالح المهدی(عج) سپرده شود و بوسیله آنحضرت( روحی و روح العالمین لتراب مقدمه الفداء)جهان پر از عدل و داد گردد.
4-موضوع دیگر حجاب زهرا (س)است . آن حضرت تا انجا مقید بود که از روبرو شدن با نامحرم نابینا نیز پرهیزداشت . قابل ذکراست یکی از راهکارهای موثر دشمنان دین وحکومتهای دینی سوء استفاده از نعمت غریضه جنسی خدادادی است که با حیله های مختلف سعی در بکارانداختن در مسیر نادرستش را دارند .نکته قابل دقت درخصوص این نعمت الهی آن است که مانند بسیاری از نعمتهای دیگر پروردگار اگر در مسیر صحیح اش استفاده نشود به نغمت تبدیل شده و مانند لوله گازی است که بجای اینکه بخواهد روشنایی وگرمی به خانه ببخشد ناخوداگاه ممکن است به آتش سوزی مهیبی منجر شود که نه تنها خود وخانه رامی سوزاند بلکه احتمال سوزاندن دیگران و به بارآوردن خسارتهای فراوان برای اطرافیان نیز وجود دارد.
5- و آخرین نکته که دراین مقال بیان می شود صبر و استقامت آن یگانه بشریت و سرمشق کمال جویان عالم است . در تمام صحنه های زندگی صبروبردباری قرین زندگی آن حضرت بود ، درتحمل سختیهای مادی زندگی ، در دفاع از ولایت ودرهمراهی کردن با زندگی همسر موحد و عدالت محورش . قابل ذکراست که صبر درمتون و نصوص اسلامی برای ایمان به منزله سر برای بدن تعبیرشده است ، آنجا که معصوم (ع) می فرماید: « الصبر للایمان کالراس للجسد » بدیهی است اگر بدن سر نداشته باشد به زودی دچار پوسیدگی واضمحلال می گردد ، بنابراین اگر ایمان نیز قرین صبر نباشد به نتیجه مطلوب و کمال واقعی رهنمون نمی گرداند.
بسم الله الرحمن الرحیم
میلاد سراسر نور، برکت و رحمت ام ابیها حضرت فاطمه زهرا(س)همچون دیگر فرصتهای خاص باعث توجه مؤمنین بصیر و مدبر در واکاوی و بازنگری زندگی خود بمنظور سعی در راستای تطابق آن با سیره فکری و عملی آن اسوه و سرمشق زندگی بشریت است تا بتوانند به این وسیله مسیر کمال دنیا و آخرتشان را آسان بپیمایند.
این مسئله بسیار قابل اهمیت است که اگر از فاطمه (س) تنها به نام مبارک و نسبت حضرتش به رسول خدا(ص)و مولی علی(ع) و اولاد طاهرینش(علیهم السلام)و ذکر مصائبش بسنده شود و توجه به فلسفه فکری و عملی و ظلمهای وارده به آن کوثر وجود نشود در حقیقت نقض غرض انگیزه های اندیشه و عمل آن واسطه فیض ذات رئوف الهی در عرصه های گوناگون شده استو در چنین حالتی شعار بدون شعور واقع می گردد که مطلوب و مراد دشمنان فاطمه(س)می باشد و چه بسیار مدیحه سرایان و مرثیه خوانان و مستمعین اینچنینی ناخود آگاه در صف مقابله با ارزشهای فاطمی قرار می گیرندو سرباز معاند برای اردوگاه مخالفین وحی می شوند و حتی خطرناکتر که خود را حق نیز می پندارند.
لذا بر آن شدم تا به بهانه میلاد حضرتش(س)تیمناً به نام پنج تن آل عبا(علیهم السلام)5 نکته از زندگی حیات آفرینش را به تناسب بضاعت اندک علمی و محدودیتهای عدیده شغلیم بعنوان درس پس دادن و تذکر برای خودم و اهل ایمان بصورت متوالی خاطرنشان سازم،چراکه در متون و نصوص اسلامی سفارش شده به اهل ایمان تذکر بده زیرا تذکر برای مؤمنین نافع است.
مع الوصف اگر تورقی در زندگی حضرت زهرا(س) داشته باشیم درس های آموزنده و کمال آفرین فراوانی را خواهیم یافت که توجه و تمسک به آن ما را از خطرات دامهای رنگارنگ مختلف نجات می دهد که ذیلاً به پنج نکته آن بطور مختصر اشاره می شود و اینک قسمت اول آن تقدیم حضور می گردد:
1- قناعت
ساده زیستی حضرت زهرای مرضیه(س)اگر در عمل سرمشق قرار گیرد بسیاری از مشکلات اجتماعی مان حل می گردد،دیگر مسابقات جنون آمیز خانواده ها و چشم و هم چشمی ها در بهتر جلوه دادن زندگی برای کم نیاوردن از دیگران و باصطلاح کلاس گذاشتن ها کاهش خواهد یافت،دیگر مرغ همسایه غاز جلوه نخواهد کرد،دیگر خانم فهیم و مشفق خانه شوهرش را در فشارهای روحی و استرس های روانی قرار نخواهد داد که بخواهد به هر قیمتی شده سطح زندگی مادی اش رتا ارتقاء دهد. البته این نکته قابل ذکر است که ارتقاء زندگی مادی از راه صحیح،حلال و پاکش نه تنها نامطلوب نیست که حتی بسیار پسندیده نیز می باشد اما این ارضاء تمنیات از چه راهی و به چه قیمتی باشد برای یک شیعه فاطمی،علوی و ولوی بسیار قابل اهمیت است که اگر مورد توجه قرار نگیرد به به تبع آن زندگی در دنیا و در اخرت برای انسانها تلخ خواهد شد.در دنیا چه بسیار که دائماً در آتش حسرتها،حرص و ولعها،تکاثر طلبی های بی حد و مرز ،آرزوهای تمام نشدنی و دست نیافتنی و در ادامه در دروغ،کلاهبرداری و هزاران ناهنجاری ناشی از آن خواهد سوخت ودر آخرت گرفتار تجسم اعمال و معذب بواسطه معصیتهای ناشی از دنیا پرستی ها خواهد شد.شیعه فاطمی وقتی قرآن را با ابتهال و تضرع بالای سر برده و فاطمه را واسطه و شفیع خود به در گاه الهی قرار می دهدو با استغاثه می گوید:بفاطمه،بفاطمه،بفاطمه...بعد از این شعار سازنده با شعور مؤمنانه اش شخصیت عملی آن وجود قدسی در قناعت و ساده زیستی را نصب العین خود قرار می دهد و در در مقام عمل نیز سعی می کند پای بندیش به سخن مولی و مقتدایش علی(ع) که می فرماید :«القناعه کنز لاینفد=قناعت گنجی است که تمام نمی شود»را به اثبات رساند.
بهر حال برای پرهیز از اطاله سخن این فراز از سخن را با توجه دادن به آیه 20سوره الحدید کوتاه می کنم که می فرماید:«اعلموا انما الحیواه الدنیا لعب و لهو و زینه و تفاخر بینکم و تکاثر فی الاموال و الاولاد......و ما الحیوه الدنیا الا متاع الغرور = بدانید که منحصراً زندگی دنیا بازیچه و لهو و عیاشی و زینت و آرایش و فخر فروشی بر یکدیگر و زیاده طلبی در اموال و و اولاد در بین شما است،همانند بارانی که باعث می شود رویش گیاهان ناشی از آ کفار را بشگفتی اندازد ، سپس می نگری که زرد و خشک می شود ودر زندگی آخرت عذاب شدید برای کفار و آمرش و بهشت برای اهل ایمان از جانب خداوند فراهم است و توجه داشته باش زندگی خدا چیزی جز کالای فریبنده نیست »
مخلص سخن به قول شاعر : تکلف گر نباشد خوش توان زیست ـ تعلق گر نباشد خوش توان مرد .
